درنده خو (دَ رَ دَ / دِ) که خوی درندگی دارد. که خوی او چون درندگان است. خونخوار. سبع ادامه... که خوی درندگی دارد. که خوی او چون درندگان است. خونخوار. سبع لغت نامه دهخدا
درنده خو جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی ادامه... جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی فرهنگ واژه مترادف متضاد